[ad_1]
منظورم این نیست که شرایط بحرانی را برای راننده حل می کند و تا حدودی پاسخ می دهد. در شرایط خاص او نیز آن را مدیریت می کند. حتی منظورم خودروهای برقی نیست که به دلیل مسافت پیموده شده محدود، بلکه بیشتر به دلیل مدت زمان شارژ و تراکم شبکه ایستگاه های شارژ، با مفهوم اصلی اصطلاح آزادی مطابقت ندارند.
من به مفاد و پیشنهادات بحث برانگیز مقامات اروپایی اشاره می کنم. به عنوان مثال، این واقعیت است که خودروها داده های ترافیکی را جمع آوری کرده و به ستاد خودروساز ارسال می کنند. در فواصل زمانی معین، موقعیت ماشین شما، وضعیت مسافت پیموده شده، مشخصات و طول مسیر، دفعات استفاده از ماشین، سبک رانندگی، موقعیت صندلی، تعداد کمربندهای ایمنی بسته شده، پاسخ قرض گرفتن وسیله نقلیه، استفاده از چراغ های جلو … در حال حاضر، این داده ها به ستاد خودروسازان می رود، اما زمان زیادی است که توسط سرویس های اروپایی درخواست شود و زمانی که شخصی شروع به انتخاب رانندگان برای خوب و بد بودن می کند. سبک رانندگی، استفاده از وسایل نقلیه و سایر پارامترها، چه “مالیاتی” برای آنها اعمال می شود.
این مطالعه نشان داد که ما از فناوری مدرن در خودروها استفاده نمی کنیم
نمونه دیگری از یک پیشنهاد بیمار از سوی سرویس های اروپایی این است که خودروها باید در بخشی از سال آینده با سرعت زیاد سیگنال صوتی منتشر کنند. مثل نبستن کمربند ایمنی است. این پیشنهاد تصریح می کند که از سال 2024 نمی توان سیستم را تغییر داد. این ایده که نه تنها هشدار در مورد تجاوز از سرعت مجاز را پیشنهاد میکند، بلکه مانع از تجاوز از حداکثر سرعت در یک بخش معین میشود، حتی فراتر میرود. این دیگر فقط از دست دادن آزادی نیست، بلکه تهدیدی مرزی برای امنیت است.
او مرا از روی صندلی بلند کرد: جاده ای آسفالته به جهنم زنگ زده
ما فقط در آستانه یک پرتگاه هستیم. فقط یک قدم به جلو بردارید و این مسیر ما به سوی جهنم خواهد بود. منظور ما از ما همه کسانی است که عاشق رانندگی هستیم و ماشین برای آنها نماد آزادی است.
[ad_2]